دانشگاه سیرکمال

دانشگاه سیرکمال
مقالاتی در مورد انسان و سرنوشت او از دیدگاه دانشگاه سیر کمال

-دنیای روح



خوانندگان محترم ، مقاله هایی که در این بخش، تحت عنوان دنیای روح مطالعه می‌فرمائید، در واقع قسمتهایی انتخابی از بخشهای مختلف کتاب سرنوشت روح ،اثر دکتر مایکل نیوتن می‌باشند.  (مجله اندیشه)




تولد ارواح- مهد کودک عالم برزخ 

فکر می‌کنم مناسب باشد کاوش درباره روح را با شرح ایجاد آن شروع کنیم. معدودی از مراجعین من ظرفیت حافظه شان چنان بالاست که می‌توانند اصل خود را بصورت ذرات انرژی به یاد اورند. بعضی از جزئیات مربوط به شروع زندگی روح را از طریق روح هایی که در مرتبه مقدماتی هستند فهمیده ام. تاریخچه زندگی این روح‌های جوان، در داخل و خارج دنیای روح کوتاه تر است. بنابر این خاطرات انها هنوز تازه است. البته روح‌های سطح اول هم خاطرات مبهمی درباره چگونگی پیدایش خودشان دارند. نقل قول‌های زیر از دو روح مبتدی، این موضوع را نشان می‌دهد: 

روح من از یک توده بزرگ و نامنظم ابر مانند ایجاد شد. من به صورت یک ذره کوچک انرژی، از این نور نوسان دارِ زردِ مایل به آبی و سفید به بیرون پرت شدم. نوسانات، توفان‌های تگرگ مانندی از انرژی را به خارج می‌فرستند. بعضی از این ماده‌های انرژی به توده بزرگ اولیه باز می‌گردند و دوباره جذبش می‌شوند. اما من همراه عده‌ای شبیه خودم، در جریانی به طرف خارج آن توده روان شدم. . مرحله بعدی که به خاطر می‌آورم این است که در یک محوطه نورانی قرار داشتم و موجودات مهربانی از من نگهداری می‌کردند. به خاطر می‌آورم در جائی مانند مهدکودک بودم. در آن جا ما شبیه تخم‌های سرباز نکرده، در فضائی مانند کندو بودیم. وقتی آگاه تر شدم، فهمیدم که در مهدکودک دنیای اوراس هستم. به خاطر ندارم چطور به انجا رفتم. من مثل تخمی در مایع جنینی غوطه ور و منتظر بارور شدن بودم. احساس می‌کردم در کنارم تعداد زیادی سلول‌های نورانی جوان دیگر بیدار می‌شوند. گروهی از مادران زیبا و مهربان..... پردۀ کیسه‌ای را که در آن بودیم سوراخ کردند و کیسه باز شد. جریانات شدید چرخشی از نورهای پروراننده اطرافمان را احاطه کرده بودند و نوای موسیقی به گوشم می‌رسید. آگاهی من با کنجکاوی آغاز شد. پس از مدت کوتاهی مرا از اوراس بیرون آوردند و به بچه هایی که در مکان دیگری بودند ملحق کردند."ح 
کم پیش می‌آید که سوژه پیش رفته‌ای درباره زادگاه روح، اطلاعات بدهند. تعداد این نوع مراجعین به مطب من بسیار معدود است. اینها متخصصینی هستند که به مادران " انکوباتور" معروفند( انکوباتور دستگاهی است که نوزادان نارس را در آن نگهداری می‌کنند.) گزارش ۲۶، نمونه‌ای از این رشته کارشناسی است و توسط یک روح استثنائی مطرح شده که در سطح پنج پیشرفت است و سینا نامیده می‌شود.م 
این شخص در داخل و خارج از دنیای روح متخصص بچه هاست. در حال حاضر در اسایشگاه مخصوص کودکان بیمار بدحال کار می‌کند. وی در زندگی قبلش یک زن لهستانی بوده‌است که در سال ۱۹۳۹ با اینکه یهودی نبوده، داوطلبانه وارد یکی از اردوگاه‌های آلمانها شد. او با سرگرم کردن افسران و انجام کارهای مربوط به آشپزخانه، خودشیرینی می‌کرد. اما این حقۀ او بود . او می‌خواست نزدیک بچه‌های یهودی اردوگاه باشد تا بتواند در حد امکان به آنها کمک کند. در سال اول، به عنوان ساکن شهر نزدیک اردوگاه هر وقت می‌خواست می‌توانست اردوگاه را ترک کند. پی از آن دیگر دیر شد و سربازان به او اجازه خروج ندادند. سرانجام او در همان اردوگاه جان سپرد. این روح پیشرفته اگر بیشتر از سی درصد انرژی‌اش را با خود آورده بود، می‌توانست مدت بییشتری در مقابل سختی‌ها مقاومت کند و زنده بماند. این یک نمونه از اعتماد به نفسی است که یک روح سطح ۵ دارد. م 
گزارش ۲۶ 
دکتر نیوتن: سینا، مهم ترین تجربه‌ای که در زندگی‌های زمینی داشتی چیست؟  ه 
سوژه: من به مکانی که ..... روح‌ها از تخم در می‌آیند می‌روم. من یک مادر انکوباتور هستم. در واقع مثل نوعی قابله 
دکتر نیوتن: آیا منظورت این است که در مهدکودک روح‌ها کار می‌کنی؟   ه 
سوژه: با چهره‌ای درخشان) بله، ما کمک می‌کنیم که روح‌های تازه، متولد شوند. ما با گرمی و مهربانی از آنها مواظبت می‌کنیم و .... رشد و نمو آنها را تسهیل می‌کنیم 
دکتر نیوتن: لطفن محیط اطراف این محل را برایم شرخ بده 
سوژه: این محیط... مثل گاز است.... کندویی پر از سلول که جریانات انرژی در بالای آن چرخش دارند. نور خیره کننده‌ای می‌تابد 
دکتر نیوتن: منظورت از "کندو" این است که ساختمان مهدکودک مثل کندوست؟ ه 
سوژه: بله.... هرچند خود مهدکودک از محوطه بزرگی تشکیل شده‌است که ظاهرن با بعدهای دیگر مرز مشخصی ندارد. هر یک از روخ خهی تازه در یک انکوباتور مجزا قرار دارنند و تا زمانی که برای خارج شدن از این محوطه رشد کافی نکرده باشند همین جا می‌مانند 
دکتر نیوتن: تو به عنوان یک مادر انکوباتور، چه وقت برای اولین بار روح‌های تازه را می‌بینی؟ ه 
سوژه: ما در بخش تولد، در انتهای محوطه بزرگی که جزئی از مهدکودک است،مستقر هستیم. روح‌های تازه وارد به حالت توده‌های کوچکی از انرژی سفید در کیسه‌های طلائی حمل می‌ شوند. آنها به آرامی و با حالتی باشکوه، در صفی موزون و هماهنگ به طرف ما می‌آیند 
دکتر نیوتن: از کجا؟ ه 
سوژه: در انتهای محوطه بزرگی که ما در آن قرار داریم، زیر یک طاقی، تمام دیوار پر از توده‌های پرانرژی و جوشان و ... حیات بخش است. ظاهرن این انرژی از نیروی خارق العاده محبت سرچشمه می‌گیرد نه از یک منبع گرما. این توده‌ها با حرکات زیبا و روان می‌تپند و موج می‌زنند. رنگ شان شبیه رنگ داخل پلک چشم است وقتی در یک روز آفتابی با چشم بسته به خورشید نگاه کنند 
دکتر نیوتن: و روح‌ها از این توده خارج می‌شوند؟ ه 
سوژه: ابتدا توده در یک نقطه متورم می‌شود که محل این نقاط هرگز یکسان نیست. نقطه متورم بزرگتر می‌شود و به تدریج برجستگی بی شکلی را تشکیل می‌دهد. لحظه جدا شدن این برجستگی از توده بزرگ بسیار شگفت انگیز است. به این ترتیب رروحی تازه و کاملن زنده متولد می‌شود با انرژی و خصوصیات مختص خودش 
تذکر: روح سطح ۵ دیگری راجع به دوره ایجاد، این نکته را نقل کرد: " من یکتوده تخم مرغی شکل دیدم که از آن انرژی ای رو به خارج جریان می‌یافت و سپس دوباره وارد توده می‌شد. در حالت انبساط، ذرات انرژی روح تازه، از آن متولد می‌شد. فکر می‌کنم در حالت انقباظ، روح هایی را که تولد ناموفق داشتند به داخل می‌کشید. به دلایلی آن ذرات نمی‌توانستند به مرحله استقلال برسند."   ه 
دکتر نیوتن: سینا، ورای آن توده چه می‌بینی؟  ه 
سوژه: (مکث طولانی) من تابش نور زیبای زرد و نارنجی می‌بینم. ورای آن، تاریکی بنفشی وجود دارد، اما تاریکی سردی نیست.... ابدیت است 
دکتر نیوتن: راجع به ثف روح‌های تازه‌ای که از توده به طرف تو می‌آیند توضیح بیشتری بده؟ 
سوژه: به تدریج که بک بک روح‌ها از توده زرد نارنجی آتشین جدا می‌شوند و شکل می‌گیرند، آنها را به خط می‌کنند و به نقاط مختلفی که روح‌های مادر، مثل من، قرار دارند ،می آورندد 
دکتر نیوتن: چند مادر می‌بینی؟ه 
سوژه: پنج روح را نزدیک خودم می‌بینم... که مثل من... در حال آموزش هستند 
دکتر نیوتن: یک مادر انکوباتور چه مسئولیت هایی دارد؟ 
سوژه: ما در اطراف روح‌های تازه شناور می‌شویم و .... بعد از باز کردن کیسه‌های طلائی، آنها را با خوله خشک می‌کنیم. حرکت آنها آهسته‌است و ما می‌توانیم انرژی کوچک شان را به گرمی و به مدت طولانی در بر بگیریم 
دکتر نیوتن: منظورت از "خشک کردن با خوله" چیست؟ 
سوژه: ما روح‌های تازه را خشک می‌کنیم.... یعنی انرژی مرطوب آنها را خشک می‌کنیم. من واقعن نمی‌توانم این مفهوم را به زبان انسانی توضیح دهم. به نوعی در بر گرفتن انرژی سفید تازه است 
دکتر نیوتن: بنابراین حالا فقط انرژی سفید می‌بینی؟ 
سوژه: بله و همچنان که به ما نزدیک می‌شوند، خیلی نزدیک، هاله‌ای به رنگ آبی و بنفش در اطراف شان می‌بینمدکتر نیوتن: به نطر تو آن چیست؟ 
سوژه: (مکث، سپس به آرامی) ....حالا می‌بینم... این یک بند ناف است.... رسته پیدایش انرژی است که آنها را به یکدیگر وصل می‌کند 
دکتر نیوتن: با توجه به آنچه می‌گوئی تصویر یک گردنبند بلند مروارید به ذهن می‌آید. روح‌ها، دانه‌های مروارید هستند که به وسیله یک رسته به یکدیگر متصل شده اند. این طور نیست؟ 
سوژه: بله، شبیه گردنبند مروارریدی است که روی یک تسمه متحرک قرار گرفته باشد 
دکتر نیوتن: آیا این عمل تو که روح‌های تازه را در آغوش می‌گیری و خشک می‌کنی به آنها زندگی می‌بخشد؟ 
سوژه: بلافاصله پاسخ می‌دهد) نه. یک نیروی حیاتی عشق و خرد کهع همه چیز را می‌داند از طریق ما و نه از ما، به آنها منتلق می‌شود. ما با نوسانات خودمان، هنگام خشک کردن، انرژی تازه‌ای منتقل می‌کنیم.... که جوهر یک آغاز... و امید به کمال رسیدن در آینده است. مادرها این عمل را... " در آغوش گرفتن عشق" می‌نامند. این کار به تدریج به آنها می‌فهماند چه هستند و چه می‌توانند بشوند. هنگامی که ما روح تازه را در آغوش می‌گیریم، درک و شفقت ما ببه آنها القا می‌شود 
دکتر نیوتن: اجازه بده من این در آغوش گرفتن ارتعاشی را یک مرحله جلوتر ببرم. در این مررحله آیا هر یک از روح‌های تازه خصوصیات شخصی خودشان را دارند؟ آیا شما به هویت آنهاچیزی نمی‌افزائید یا چیزی کم نمی‌کنید؟ 
سوژه: نه، هویت روح در همان مرحله ورود مشخص است، هرچند روح‌های تازه هنوز نمی‌دانند که چه کسی هستند. ما آنها را پرورش می‌دهیم و به آنها اعلام می‌کنیم که وقت شروع رسیده است. به وسیله... جرقه زدن.... به انرژی روح شان به آنها آگاهی می‌دهیم که وجود دارند. این زمان بیدار شدن است 
دکتر نیوتن: وقتی پرستارهای بخش زایمان بیمارستان نوزادی را بغل می‌کنند و نوازش می‌دهند، نمی‌دانند آن نوزاد در آینده چه طور انسانی خواهد شد. آیا در مورد شما هم همین طور است. یعنی از خصوصیات ابدی روح‌های تازه چیزی نمی‌دانید؟ 
سوژه: می‌حندد) ما مثل پرستار از آنها مواظبت می‌کنیم ولی این یک بخش زایمان جسمانی نیست. در لحظه‌ای که روح‌های تازه را در آغوش می‌گیریم، مختصری به هویت انها پی می‌بریم. به تدریج که انرژی ما به منظور مراقبت، با انرژی روح‌های تازه یکی می‌شود، صفات و خصوصیات فردی آنها برای مان آشکارتر می‌شود. این شناخت به ما امکان می‌دهد نوساناتمان را برای فعال کردن اگاهی آنها به کار بگیریم. همه اینها جزو شروع کار آنها محسوب می‌شود 
دکتر نیوتن: تو به عنوان یک کارآموز، اطلاعات لازم را برای به کار بردن صحیح نوسانات ات با روخ‌های تازه چه طور کسب کردی؟ 
سوژه: مادران باید این اطلاعات را داشته باشند. در غیر اینصورت، روح‌ها از این مرحله می‌گذرند بدون اینکه کاملن آماده باشند. در این حالت یکی از استادان مهدکودک باید وارد عمل شوددکتر نیوتن: لطفن بیشتر توضیح بده . آیا از همان اولین باری که تو و مادرهای دیگر، روح‌های تازه را در آغوش می‌گیرید، تشخیص می‌دهید که در پشت تفویض هویت به آن روح تازه، یک فرایند گزینشی منظم وجود دارد، مثلن ده روح شجاع می‌آیند و سپمس ده روح محتاط تر وارد می‌شوند؟ 
سوژه: این تعریف خیلی ماشینی است. هرروح از نظرصفات و خصوصیاتی که هستی بخش کامل، که قابل توصیف نیست برایش خلق کرده، منحصر به فرد است. نکته قابل ذکر این است که هیچ دو روحی مثل هم نیستند. هیچ وقت. هرگز 
تذکر: از تعدادی از سوژه‌ها شنیدم که یکی از دلایل اصلی تفاوت روح‌ها با یکدیگر این است که هر بار مبدأ روحی را خلق می‌کند، تکه هایی از انرژی از توده اولیه ازالد میشود و باقیمانده توده اولیه اندکی تغییر می‌کند، جوری که دیگر همان توده قبلی نیست. بنابر این مبدأ، مادری الهی است که هرگز دوقلوهای مشابه نمی‌آفریند 
دکتر نیوتن : اصرار دارم سوژه مرا اصلاح کند. آیا فکرمی کنی این گزینش کاملن اتفاقی است؟ آیا در انتخاب صفات و خصوصیات فردی و تشابه آن با دیگران هیچ نظمی وجود ندارد؟ 
سوژه: من که خالق نیستم بدانم. در یک گروه، بعضی از روح‌ها صفات مشابه دارند و بعضی ندارند. ترکیبات صفاتی انها مخلوط است. من به عنوان یک مادر، فقط می‌توانم بگویم که مجموعه صفات و خصوصیات هیچ دو روحی عینن مثل هم نیست 
من احساس می‌کنم در طرف دیگر صقف طاقی شکل، حضور نیرومندی وجود دارد که همه اینها را اداره می‌کند. اگر برای پی بردن به خصوصیات انرژی، کلیدی وجود داشته باشد، لزومن ما از آن مطلع نیستیم 
تذکر: در جلساتی که با سوژه هایم دارم، لحظاتی وجود دارند ککه من مترصدم دریچه‌ای رو به مبدأ غائی باز کنم. این دریچه بیشتر از یک شکاف باریک باز نمی‌شود. اکنون یکی از آن لحظات است 
دکتر نیوتن: نسبت به این حضور، این توده انرژی که روح‌های تازه را به وجود می‌آورد چه احساسی داری؟ مطمئنن تو و مادرهای دیگر درباره مبدأ روح ها، علی رغم آن که نمی‌اندیشی، ذهنیتی دارید 
سوژه: من احساس می‌کنم که خالق .... در همین نزدیکی است.... اما امکان دارد که خودش عمل... تولید را انجام ندهد 
دکتر نیوتن: یعنی ممکن است ایجادکننده توده انرژی، خالق اولیه نباشد؟ 
سوژه: به نظر من موجودات دیگری هم کمک می‌کنند. نمی‌دانم 
دکتر نیوتن: بعضی از روح‌های تازه نقایصی دارند، این طور نیست؟ اگر آنها کامل خلق می‌شدند، لزومی نداشت که توسط خالق کامل خلق شوند؟ 
سوژه: ظاهرن اینجا همه چیز کامل است 
دکتر نیوتن: آیا تو فقط با روح‌هایی که به زمین می‌آیند کار می‌کنی؟ 
سوژه: بله اما آنها همه جا می‌توانند بروند. تنها عده معدودی از آنها به زمین می‌آیند. دنیاهای مادی زیتدی شبیه گره زمین وجود دارند. ما انها را دنیاهای خوشی و رنج می‌نامیم 
دکتر نیوتن: بر اساس تجربه به جسم آمدن خودت÷ آیا می‌دانی چه روحی برای زمین مناسب است؟ 
سوژه: بله. می‌دان. روح هایی که به دنیاهایی مثل زمین می‌آیند۷ باید قوی و انعطاف پذیر باشند تا بتوانند درد و رنج را همراه شادی تحمل کنند 
دکتر نیوتن: استنباط من هم همین است. آیا دلیل آلوده شدن روح‌ها، بخصوص روح‌های جوان تر به وسیله جسم انسانی این است که کامل نیستند؟ آیا این حقیقت دارد؟ 
سوژه: حدس می‌زنم همینطور باشد 
دکتر نیوتن: این امر نشان می‌دهد که آنها باید زحمت بکشند و به ماده وجودی اولیه شان بیفزایند تا به کمال برسند. آیا این فرض را قبول داری؟( متفکر هم عصر،، استاد نورعلی الهی(۱۸۹۵-۱۹۷۴ م)، در آثار خود، سیرکمال روح از لحظه خلقت تابازگشت به مبدأ خود را، بصورت سیر صعودی تشریح نموده و فرق آن را با فلسفه تناسخ توضیح داده است(اندیشه) )    ه 
سوژه: پس از مکث طولانی) من فکر میکنم در روح هایی که تازه خلق شده اند. ... استعداد بالقوه کمال وجود دارد. آنها از ابتدا ناقص نیستند بلکه پختگی با شکست معصومیت شان شروع می‌شود. غلبه کردن بر موانع، آنها را قوی می‌کند، اما نقایصی که عارض شده اند، تا به هم پیوستن همه روح‌ها یعنی پایان پذیرفتن روند آمدن به جسم پاک نمی‌شوند 
دکتر نیوتن: آیا این مشکل نیست، چون دائمن روح‌های تازه خلق می‌شوند و جای روح‌هایی را که دیگر به زمین برنمی‌گردند می‌گیرند؟ 
سوژه: به همین دلیل است که ما را برای کار کردن به جاهایی مثل زمین می‌فرستنددکتر نیوتن: بنابراین ایا با پایان پذیرفتن این دوره آموزشی ۷ جهان مسکونی ما هم از بین خواهد رفت؟ 
سوژه: ممکن است پیش از آن از بین برود. اما مهم نیست. چون دنیاهای دیگری وجود خواهند داشت. ابدیت هرگز به پایان نمی‌رسد. تنها چیز معنی دار همین فرآیند پیشرفت است، زیرا به ما امکان میدهد... نجربه‌ها را ذخیره کنیم و خودمان را نشان دهیم... و یاد بگیریم 
قبل از پرداختن به موضوع پیشرفت تکاملی روح، می‌خواهم فهرست تفتوت‌های خلقتی میان روح‌ها را بیان کنم: تکه‌های انرژی هستند که به نظر می‌رسد قبل از رسیدن به مهدکودک به توده انرژی خالق شان بر می‌گردد. دلیل عقیم ماندن آنها را نمی‌دانم. بعضی از ذراتی که به مهاکودک می‌رسند، در طول مدت رشد، قابلیت یادگیری ندارند، بنابراین به مرحله هویت فردی نمی‌رسند. بعدها آنها را به کارهای گروهی مشغول می‌کنند و تا جائی که من می‌دانم، آنها هرگز دنیای روح را ترک نمی‌کنند
تکه‌های انرژی وجود دارند که یا طبیعت روحی شان تمایل ندارد در هیچ دنیایی به جسم برود یا بافت ذهنی لازم برای این کار را ندارد. انها غالبن در دنیاهای ذهنی باقی می‌مانند اما براحتی می‌توانند میان بعدهای مختلف رفت و آمد کنند
تکه‌های انرژی با طبیعت روحی مستقل وجود دارند که فقط در دنیاهای مادی به جسم می‌آیند. این روح‌ها ممکن است بین دو زندگی مادی، در کره‌های ذهنی دنیای روح تعلیم ببینند. اینها مسافرینی نیستند که بین بعدهای مختلف سفر می‌کنند
تکه‌های انرژی هستند که توانائی و تمایل دارند به صورت فردی در انواع محیط‌های مادی و ذهنی به جسم بیایند و عملگردی مطلوب داشته باشند. در مقایشه با خلقت‌های دیگر، این قابلیت الزامن آگاهی و بیداری بیشتر و یا کم تری به آنها نمی‌دهد. گرچه تجربه عملی وسیع، آنها را در موقعیتی قرار می‌دهد که بتوانند بسیاری از تخصص‌ها را فراگیرند و مأموریت هایی به آنها واگذار شود

برگرفته از مجله علمی اندیشه


منبع: دکتر مایکل نیوتن- سفر روح

۱ نظر:

  1. این مقاله به بسیاری از سئولات من در مورد ماوراء الطبیعه را پاسخ داد. بسیار متشکرم
    شراره فوس

    پاسخحذف