یادآوری از قسمت اول
استاد نورعلی الهی (۱۸۹۵ تا ۱۹۷۵)
س
استاد
نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵
میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام
جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد.
پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در
چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا
شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت.
در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله
تار ، سه تار ، ویولون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید.س
استاد
در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام
عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این
ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که
بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که
او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید.س
........
استاد
الهی در تاریخ بیست و هفتم مهرماه ۱۳۵۳ شمسی مطابق با نوزدهم اکتبر ۱۹۷۴
میلادی در تهران رحلت نمود. مقبره وی که توسط شاگردانش در شهر هشتگرد بنا
شده بود بعد از انقلاب اسلامی، توسط گروهی با تعصبات خشکه گرایانه تخریب
شد. هدف این افراد بی حرمتی به جسد وی بود. این گروه پس از چندین ساعت کار
تخریب مقبره که از بتون ساخته شده بود، گور را خالی از جسد یافتند.س
طبق
بخشی از تعلیمات استاد در ارتباط با مقامات خاص معنوی، از سطح ویژه ای از
مقامات شاخص ازلی، یعنی مقامات هفتن و مقام منحصربفرد مظهر مطلق خدا، جسم
در زمین نمی ماند و عروج می کند.س
مدتی بعد در چند متری همان محل، مجددن مقبره ای دیگر به یاد وی بنا شد که هنوز میعادگاه اهل دل، دانشجویان راهش و توریست می باشد.س
.................
قسمت سوم
دوران جوانی
دوازده سال ریاضت به سبک عرفای نامدار پیشین
ریاضات استاد را می توان به دو دسته تقسیم نمود :س
الف ) تربیت معنوی بسیار سختگیرانه از طرف پدر وی که خود از اقطاب معتبر و سرشناس گروه عرفانی اهل حق بود.س
این تعلیمات از همان اوان کودکی بطور جدی و مسرانه ای اِعمال می شد. برای نمونه، در این ارتباط استاد می گوید:س
س"
در حدود هشت یا نه ساله بودم، روزی مردی ظاهرن کثیف کنارم روی زمین نشسته
بود، من از کنار او برخاستم و یک جای بلندتری انتخاب کردم و گفتم گلیمی
آوردند زیرم انداختند. پدرم از اتاقشان مرا می بینند، مرا صدا کرد و فرمود:
« تو میدانی چه گناه بزرگی مرتکب شده ای؟ یا باید پهلوی آن شخص می نشستی و
یا اینکه او را هم پهلوی خود روی گلیم می نشاندی». " (استاد الهی)س
ب ) دوران ریاضات دوازده ساله
این
ریاضات با دیسیپلینهای تربیتی ، از نوع بند الف که فوقن ارائه شد همراه
بود با یک دوره ریاضت از نوع سنتی آن که بطور ممتد و بی وقفه، تحت نظر پدر
به اجرا درآمد. این دوران از سن ۹ سالگی آغاز شد و تقریبن دوازده سال
ادامه یافت.س
س"
از ۹ سالگی شروع کردم به روزه و ریاضت و تقریبن دوازده سال به طور متوالی
، با انقطاع ده الی پانزده روز در بین چله ها، ادامه داشت. افطار من غالبن
نان و سرکه بود و در تمام این مدت (۱۲ ساله) هیچگونه ناراحتی جسمی حس
نکردم..... وقتی در پایان دوازده سال از ریاضتخانه خارج شدم و با مردم دیگر
تماس گرفتم، اصلن فکر نمی کردم که ممکن است بشر دروغ هم بگوید . ...... " (استاد الهی)
برای مطالعه ادامه مقاله کلیک کنید س
برای مطالعه ادامه مقاله کلیک کنید س
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر