او و ما
برای اکثر انسانها، وجود خدا امریست بدیهی، اما تفاوت در دیدگاه ها و شناخت معتقدین نسبت به خداست که نحوه برخورد او را با انسان تعیین می کند. برای روشن شدن مطلب می توان گفت که شناخت ما از او، مطابقت دارد با درجه کمال روحی ما. این بدان مفهوم است که اگر فرضن کمال را ۱۰۰ درجه بگیریم، درک افرادی که ۵ درجه کمال کسب کرده اند از خدا، با افرادی که به درجه دهم ارتقاء یافته اند متفاوت است. از اینرو رفتار آنها نسبت به این قضییه نیز با هم متفاوت است. س
با این وصف بدیهی و منطقی و عقلایی می باشد که رفتار خدا هم با این دو گروه متفاوت باشد زیرا او می داند که درک آنها با یکدیگر متفاوت است. از اینجهت است که وی خود را با درجه فهم و شعور این دو گروه مورد مثل ما تطبیق می دهد. س
قبل از ادامه بحث باید در نظر داشت که در دانشگاه سیرکمال و بر طبق آموزشهای استاد الهی، خدا همه مخلوقات را بطور یکسان دوست داشته و به آنها توجه می کند،اما درجه پیشرفت روحی ما میزان درک این توجه و علاقه است، یعنی هرچه به کمال نهایی نزدیکتر شوی به عمق این عشق و توجه خدا نسبت بخودت بیشتر پی می بری. س
در مراحل اولیه، افراد با کسب رفاه نسبی، خود را خوشبخت حس می کنند و برای این نعمتها خدا را شکر می نمایند و او را بخود علاقمند می بینند، چیزی که در زندگی های بعد و با پیشرفت روحی، معنی آن تغییر می کند و شخص، علاقه خدا بخود را در سختی ها و کمبودها نیز می بیند، زیرا به مرور با قوانین دوالیسم آشنا می شود. س
یک امر دیگر که در دانشگاه سیرکمال بدان توجه می شود، اینست که با لغزشها و اشتباهات ما که گناه نامیده می شوند، مورد خشم خدا قرار نمی گیریم، بلکه طبق قانون علت و معلول برای خود عکس العمل ایجاد می کنیم، اما محبت خدا نسبت به ما ثابت خواهد ماند، زیرا او از ازل می دانسته که چگونه ما را آفریده و اینکه ما در مراحل اولیه و تا به کمال روحی خود دست نیافته ایم به این دامها خواهیم افتاد . اتفاقن سیرکمال نیز به همین مفهوم است، یعنی بدام نزدیک شدن ، در دام افتادن، دچار عکس العمل شدن و پرداختن برای اشتباه. این پروسه، کسب تجربه را در پی دارد. در انتهای راه با تعجب خواهیم دید که نظر خدا نسبت به ما از اول خلقتمان تا کنون ثابت بوده و او ما را همواره دوست داشته است. س
با این مقدمه می توان انتظار خدا از انسان را به دو دسته تقسیم نمود
سادامه مقا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر