طبق تعلیمات استاد الهی، دو جهان نور و ظلمت هم عرض یکدیگر می باشند و هیچکدام از نظر خلقتی، ارجحیتی بر آن دیگری ندارد. این بدان مفهوم است که اگر یکی از این دو، موجود نباشد و یا از فعل و انفعال باز ایستد، کار جهان در تمامیت آن، مختل خواهد شد. برای روشن شدن افکت این دو جهان، با ارائه مثالهایی در این راستا، از سه زاویه کلی به بررسی آنها می پردازیم. س
س - دیدگاه اول، از نظر چرخه بیولوژیک: س
باید توجه داشت که جهان ظلمت و نور ، هرکدام دارای مشخصه های ویژه خود می باشند که در ارتباط با این دیدگاه فقط به سه مورد زیر اشاره می شود:س
جهان نور: جذب نور خورشید، ترکیب و رزونانس که باعث رویش و باروری می شود.س
جهان ظلمت: دفع نورخورشید، تجزیه، پارازیت که باعث ممانعت از رویش و باروری می شود. س
حال با تجزیه و تحلیل یک مورد از موارد یاد شده فوق می توان قضییه را روشن نمود.س
برای آنکه جهان ظلمت بتواند کار خود را در جهت وظیفه تعیین شده خود، یعنی تجزیه به انجام رساند، لازم است موجوداتی را خلق کند که قادر به انجام آن امر باشند. از این رو کلیه تجزیه کنندگان در آن جهان خلق می شوند. روش این نوع خلقت، در کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات» بدقت و از دید فیزیک ذرات بررسی شده است. لذا در اینجا به آن امر پرداخته نمی شود. بر اثر همت همین تجزیه کنندگان است که هر موجودی پس از مرگ، به عناصر اولیه خود تجزیه می شود و به خاک بازمی گردد. در جهت مخالف، نیرویی که باعث ترکیب شدن عناصر با یکدیگر می شود یا همان روح، برای مثال روح جمادی، را موقتن خلقت جهان نور فرض می کنیم. این روح در اولین قدم، عناصر را در جهت غریزه خود، ترکیب می نماید تا مقوله رشد امکان پذیر گردد. حال در نظر بگیرید که جهان ظلمت، از خلق تجزیه کنندگان دست بردارد. نتیجه آن خواهد شد که هیچ چیز در حداقل همین سیاره زمین تجزیه نخواهد شد و در عرض چند سال، این کره آبی رنگ در زیر زباله دفن خواهد شد. س
س - دیدگاه دوم، از نظر سیرکمال موجودات: س
جهان ظلمت عمومن تولید کننده آن چیزی می باشد که ما انسانها آن را بدی می نامیم. گرچه این داستان بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان تصور نمود، اما در هر حال باید از جایی شروع کرد و به نوعی آن را تشریح نمود. از آنجا که اثرات جهان ظلمت در یک سیستم بسیار امر کننده به خواسته ها و امیال حیوانی تجلی می یابد که آن را « نفس اماره » نامیده اند، این سیستم باید در جای خود، یعنی در بخش آتی این کتاب مورد بررسی دقیق قرار گیرد. در این قسمت فقط به این امر اشاره می شود که از طریق حس نمودن این بدیها می شود به اهمیت خوبیها که ارائه دهنده آن جهان نور است پی برد. به عبارت ساده تر برای مثال تا کسی مورد تحقیر قرار نگیرد ، قدر احترام و رفاه را نخواهد دانست. تنها با برخورد و درگیری با عوامل جهان ظلمت است که تجربه بدست می آید. حال اگر جهان ظلمت نمی بود، هیچ انسانی نمی توانست مفهوم صداقت، راستگوئی، درستکاری و مانند آن را درک کند و اهمیت مبادرت ورزیدن به انجام آن را دریابد، زیرا عکس آنرا تجربه نکرده و درک ننموده بود.س
س - دیدگاه سوم، تلفیقی از دو دیدگاه فوق: س
همانطور که در صفحات آتی این نوشتار تحقیقاتی بدان پرداخته خواهد شد، ارواح در هر مرحله از مراحل جمادی، گیاهی و حیوانی به دفعات از حالتی به حالت دیگر در می آیند تا سرانجام با کسب کمال مقطعی خود، به مرحله بعدی راه یابند. این سیر کمال روحی در انتهای مسیر خود به ایجاد روح بشری خواهد انجامید. در این پروسه بسیار بزرگ و طولانی، ارواح از بسترهای مادی، یعنی اجسام و اجساد جماد، گیاه و حیوان به عنوان دستگاهی برای دریافت اطلاعات از محیط استفاده می کنند. حال اگر تجزیه کنندگان که موجودات ظلمانی هستند، خلقت نمی شدند، از آنجا که هیج موجودی تجزیه نمی شد، خاک بعنوان معدن عناصر روزی به پایان می رسید و رشد متوقف می شد و نتیجتن ایجاد روح بشری جدید متوقف میشد و نوع انسان نیز از بین می رفت زیرا بدن فیزیکی بدون روح ، حیات بیولوژیک ندارد. س
تاثرات جهان نور و ظلمت بسیار زیاد است و باید در یک کتاب مجزا همه جوانب آن مورد تحقیق و پژوهش قرار گیرد و این امر بر عهده دانشجویان دانشگاه سیرکمال درآینده است. س
در اینجا فقط در حد اشاره و به عنوان یک مثال کوچک می توان حیواناتی مانند عقرب، رطیل، هزارپا یا حیواناتی بزرگتر مانند کروکودیل و مانند آن را در نظر گرفت و اثراتشان را بررسی نمود. این حیوانات، موجودات جهان ظلمت در نظر گرفته می شوند، زیرا که حامل صفات ظلمانی مانند قساوت، بیرحمی، ظلم و مشخصه هایی از این دست هستند. از آنجا که طبق تعلیمات استاد الهی، در سیرکمال مرحله حیوانی، حیوانات ابتدا شکارشونده هستند و در زندگی های مابعد خود، در قالب حیوانات شکارچی موجود می شوند، از اینرو وجود یک فاکتور برای ایجاد چنین تغییر روحی الزام آور است. این فاکتور، لزوم تجربه نمودن صفات ظلمانی یاد شده فوق می باشد. س
متد کار چنین است : زمانی که حیوانی مانند یک خرگوش را یکی از این حیوانات ظلمانی با بیرحمی و قساوت و وحشیگری شکار کرده، برخی اوقات زنده از هم دریده می خورد، اثرات این صفات در روح آن حیوان جذب می شود. این بدان مفهوم است که این حیوان آن صفات را تجربه نموده ، پس از مرگ جذب آن دسته از ارواح حیوانی آزاد می شود که چنین تجربه ای را در خود ذخیره نموده اند. از مجموع این ارواح همراه با برخی از هفت عامل خلقتی که استاد الهی در آثار خود آنها را مشخص نموده و ما در کتاب «زیست شناسی بعد دوم » و همینطور در « انسان از دیدگاه استاد الهی» آنها را عمیقن بررسی نموده اثرات این عوامل را در مراحل مختلف سیرکمال مورد تدقیق قرار داده ایم، روح حیوانی را تشکیل می دهند که قادر است طعمه خود را از طریق شکار بدست آورد. باید توجه داشت نوع شکار موجودات ظلمانی و حیواناتی که در اثر سیرکمال به حیوانات شکار شونده تبدیل شده اند متفاوت است. برای مثال عقرب دارای خونی مسموم است و برخی اوقات که به طعمه ای دست نیابد از بچه های خود که بعد از تولید در پشت خود حمل می کند تغذیه می کند. حال آنکه یک شیر با آنکه حیوانی شکارچی می باشد، نه تنها چنین کاری نمی کند بلکه اگر گرسنه نباشد به حتی انسان نیز حمله نمی کند. در تحقیقاتی که جدیدن انجام شده است متوجه شده اند که شیرهای ماده وقتی بچه شیرهایی را می یابند که پدرد و مادرشان به هر دلیلی، از جمله شکار شدن توسط انسان، مرده اند، یک مهدکودک تشکیل داده از آن بچه ها مانند بچه های خودشان مراقبت می نمایند و حتی به آنها از پستان خود شیر می دهند. این بدان دلیل است که شیر مراحل سیرکمال خود را طی نموده و برای بالانس روحی از یک شکارشونده به یک شکارچی تغییر مسیر داده است. این امر بدون وجود جهان
ظلمت غیر ممکن می بود. و این تنها یک جنبه از اثراتی است که جهان ظلمت در سیرکمال موجودات ایجاد می کند. س
عنوان این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است که هر جهان، موجود مخصوص به خود را ایجاد میکند. در جهان نور، روحهای نورانی خلقت و در جهان ظلمت نیز ظلمانیها خلق می شوند و این درحالی است که هر دوی این خلقتها از اثرات نور و ظلمت برخوردار می شوند و برای رسیدن به کمال از شانس یکسانی برخوردار می باشند. از این رو این امکان وجود دارد که در مرحله انسانی، یک ظلمانی به کمال برسد ولی یک نورانی هرگز به مقصد نرسد. این امر در صفت عدالت خدا ریشه دارد. س
س".... آن فضای روحانی که ماهیت در آن حرکت می کرد از نور بود، البته نور در نور ثابت و معین نمی شود مگر در ظلمت شود. به همین علت است که در هر محل و مقامی نور و ظلمت باید قرین باشند....." [1] س
از این پاراگراف از مشاهدات استاد الهی می توان بوضوح دریافت که جهان نور و ظلمت، خارج و مجزا از وجود ماهیت (اولین مخلوق) است[2] و دیگر آنکه در همه پهنه هستی و در همه موارد و در وجود همه انسانها و ارواح و موجودات و مخلوقات که در جهانهای مادی و نیمه مادی بسر می برند، اثرات نور و ظلمت مشترکن وجود دارد. تنها در جهان کمال است که این اثرات یافت نمی شود زیرا با اتمام سیرکمال، هر روح این اثرات ظلمانی را از درون روح خود زدوده است و یا به عبارت تخصصی تر ماهیت آنها را تغییر داده است و به همین دلیل است که قادر و مجاز به بازگشت به جهان کمالیها می باشد. س
همانطور که بارها در مقالات مختلف عنوان شده است، در حال حاضر مطالب در مورد آموزشهای استاد الهی ، آنطور که ما درک کرده ایم، فقط به شکل روبنایی و سطحی بازتاب می یابند تا خوانندگان ابتدا با اساس جهانبینی و تفکرات او آشنا شوند. پس از تکمیل این فاز، دروس علمی تلفیقی این آموزشها
ارائه خواهند شد. س
س [1] شرح خلقت از دیدگاه استاد الهی، برگرفته از کتاب مبانی معنویت فطری، دکتر بهرام الهی
س[2] جهان نور در واقع از وجود خود ماهیت ساطع می شده است. در اینجا، منظور از این جمله درمتن آنستکه ایجاد جهان نور و ظلمت ، بعد از جوشش اول ماهیت و به همراه او بوجود آمده اند، زیرا تا قبل از آن، ماهیت در یک فضای بی رنگ در حرکت بود است .س
اختصاصی اندیشه آنلاین
تجزیه و تحلیل: فرامرز تابش
n,hgdslÖ üihk shdi v,ak_rslj n,l : کد مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر