دانشگاه سیرکمال

دانشگاه سیرکمال
مقالاتی در مورد انسان و سرنوشت او از دیدگاه دانشگاه سیر کمال

۱۱ تیر ۱۳۹۸

دوالیسم: جهان سایه روشن-قسمت اول

آنچه در همه پهنه هستی در همه کهکشانها، کائنات و طبقات، در حال تغییر و تبدیل و دگرگونی می باشند، بدون استثنا از اثرات ویژه ای برخوردار هستند که مخلوطی از صفات منبع نور و تاریکی می باشد. این دو جهان در عرض یکدیگر قرار دارند و هیچکدام برتریی نسبت به دیگری ندارند، گرچه از دیدگاه انسان، تراوشات جهان تیرگی، بد، مضر وخطرناک تلقی می شوند، اما بدون وجود این تراوشات، هیچ حرکتی در هیچ جای وسعت هستی صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر تضاد مایه حرکت می باشد.س
آنچه گفته شد را می توان با چند مثال ساده بهتر درک نمود:س
س-در یک باطری قلمی ساده، جریان الکتریسیته به دلیل دو قطبی بودن(مثبت و منفی) برقرار می شود.س
س-جریان رودخانه ها بر اثر اختلاف سطح ایجاد می شود.س
س-رعد و برق بر اثر اختلاف پتانسیل مابین دو ابر و یا ابر و زمین بر اثر بار الکتریکی مثبت و منفی بوقوع می پیوندد.س
س-باد به علت اختلاف فشار در دو منطقه می وزد.س
س-خاصیت اسمزی به علت اختلاف غلظت در دو مایع عمل می کند.س
و ده ها مثال مانند آن.س

با این وصف اگر این دو جهان متضاد با یکدیگر موجود نبود ، هرگز هیچ پدیده ای به وقوع نمی پیوست و سیستمهای اکولوژی قادر به متابولیسم نمی بودند.س
همانطور که بدان اشاره شد، هر کدام از این دو جهان دارای اثرات خالص خود می باشند. اما موجودات مختلف، از هر دو جهان نور و تاریکی اثر می پذیرند. در صورتی که اثرات نور بیشتر باشد ، آن موجود را نورانی و اگر اثرات تاریکی بچربد آنرا ظلمانی می نامیم. باید توجه داشت این امر تنها به دلیل تسهیل در فهم مطلب است و نه بیشتر از آن. برای مثال عقرب را یک موجود ظلمانی می نامیم زیرا برای تامین مواد غذایی خود، از روش کشتن و نابود کردن طعمه استفاده می کند، دارای خونی سمی است و در صورت لزوم، از نوزادان خود که آنها را بر پشت خود حمل می کند تغذیه می کند. از طرف دیگر یک پروانه را یک موجود نورانی می نامیم زیرا از بالهایی رنگارنگ و دلنواز برخوردار است و هنگام پرواز ملایم خود، اثری نیک و آرامبخش در ذهن باقی می گذارد ، از شیره گل تغذیه می کند و کاملن بی آزار است. بدیهی است که از دید ما انسانها این موجود دومی خوب و آن اولی بد تلقی می شود، حال آنکه از نظر خلقتی، هر دوی آنها در یک رده قرار دارند، منتها از دو مبدا متفاوت. دلیل این امر گذشته از اثراتی که هر کدام بر محیط زیست خود برجای می گذارند، آنست که هر دوی این موجودات در حال گذراندن پروسه سیرکمال خود می باشند. س

در تعلیمات استاد الهی در مورد سیرکمال ، درمی یابیم که هر دوی موجودات مورد بحث ما، پس از مرگ در یک فرآیند خاص همراه با اثرات محیطی و ژنتیک و غیره، به مجموعه می پیوندند که باعث ایجاد نسلی برتر، با اطلاعات خلقتی بیشتر در مرحله حیوانی می شود. البته در این مقاله هدف وارد شدن به عمق ماجرا نمی باشد. به همین علت از تشریح سطوح مختلف کمال در مرحله حیوانی و اینکه اصولن روح یک پروانه با روح یک عقرب ، پس از مرگ درهم خواهد آمیخت یا خیر و مباحثی در این حد، صرف نظر می شود. در این مقاله فقط هدف آنست که بطور روبنایی و فقط تا حدودی، دلیل ایجاد این دو جهان که در تضاد با یکدیگر ولی لازم و ملزوم هم می باشند روشن شود.س

با این وصف می توان همه تجزیه کنندگان که باعث تخریب می شوند را در رده موجودات ظلمانی قرار داد. زیرا تخریب عملی است ظلمانی. حال تصور کنید جهان ظلمت موجود نمی بود. در این وضعیت، یقینن عمل اضمحلال و تجزیه انجام نمی شد و بزودی در اولین قدم، سیاره زمین زیر انبوهی از گیاه و اجساد و همینطور زباله ای که خودش تولید کرده است دفن می شد. این بدان مفهوم است که رشد به مفهوم عام خود منقطع می شد.س 
در مقالات آتی, به اثرات نور و تاریکی در پروسه سیرکمال پرداخته خواهد شد.س

جهان نور و ظلمت
استاد الهی در تشریح ایجاد خلقت ، دربخشی که به تشریح ایجاد اولین مخلوق می پردازد، تا همو باعث ایجاد همه پهنه هستی شود، به دو تغییر و تحول عظیم در این خلقت اولیه که وی آن را «ماهیت» نامیده است، اشاره می کند و از این تغییرات با نام «جوشش ماهیت در خود» یاد می کند. س
در مطالعه عمیق این گزارش استاد الهی، درمی یابیم، بر اثر تحولاتی که در جریان یکی از این دو «جوشش»پس از شاید میلیاردها سال بوقوع پیوسته است، این دو جهان متضاد ایجاد می شوند که از هر نظر در جهتی مخالف یکدیگر در جریان و حرکت و فعل و انفعال می باشند. این دو جهان نور و ظلمت ، دارای مشخصه های بسیار دقیق علمی می باشند و با تعاریفی که تا قبل از ایجاد دانشگاه سیرکمال برای آنها ارائه شده است، کیلومترها فاصله دارند. س
در بخشی از این گزارش که به سهولت می توان ایجاد دو جهان مذکور را استخراج نمود، چنین آمده است:س

  س"....برخود جوشید و از خود بیخود شد. وقتی بخود آمد به هرکجا نظر انداخت سیاهی بود و در آن سیاهی که  ظلمت نامیده می شد، لمعه نوری مانند شعاع آفتاب، تاریکی را می شکافت. ..... "[1             
پایان قسمت اول


اختصاصی اندیشه آنلاین
تجزیه و تحلیل: فرامرز تابش
n,hgdsl_jahane shdi v,ak:کد ثبت در آرشیو فصلنامه
منابع: رجوع شود به بخش مستندات


در یوتوب                                                                          
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله، اینجا کلیک کنید.س

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر